مقاله سیاسی روز: تضاد رویه‌ها و نشانه‌ها، بازی‌سازی خاتمی و هاشمی

شرق: تیرماه 84 بعد از پیروزی نورسیده بر «آیت‌الله»، سیمای ملی سه‌گانه، «گاد فادر» را پخش کرد تا نشان دهد دوران نوینی آغاز شده و «اکبرشاهی» که مردم کوچه بازار همه چیز و همه کاری را به او نسبت می‌دادند، دیگر بر صدر نیست. روزهای سختی بود. آیت‌الله یک‌بار دیگر خود را در معرض رای مردم قرار داده و ناکام مانده بود. پیام به او این بود «خسته نباشید، ممنون، بفرمایید» اما او به کنج و دنج نرفت. هرازگاهی خاطره‌ای، اشاره‌ای به دوران انقلاب و امام می‌زد و منتشر می‌کرد و خاطره‌هایش تیتر می‌شدند. بازنده سوم تیرماه، گویی فصل برد خود را شروع کرده بود. در چهارسال اول دولت نورسیده کسی باور نمی‌کرد «اکبر» کاری نکند و این دولت را به خود واگذارد، از او انتظار بازگشت رویایی داشتند. برای همه فهم اینکه او دیگر قدرت ندارد سخت بود. خودش چه؟ بازی را باور کرده بود؟ باختش را چطور؟

 آنجا که شکایت به خدا برد در عریضه‌اش چه نوشته بود؟ در جواب «خسته نباشید، دیگر بفرمایید» چه گفته بود؟ آیا آیت‌الله در هفتادوچند سالگی به تغییر روی آورده بود؟ او شهر را می‌بیند و صداها را می‌شنود. این 40 دقیقه‌ای که هر روز از جماران تا مرمر می‌آید چشم و گوش را بازتر می‌کند تا از بطن مردم دور نیفتد. فصل تازه را باور کرده بود. 

از بهمن 91 زمزمه اینکه باید در انتخابات کسی و شخصی را فرستاد تا رویه حاکم را به اعتدال برگرداند، سخن اصلی یاران شد. خب چه‌کسی؟ یا خاتمی رای‌آور است یا آیت‌الله. نفر دوم و پایین‌تر؟ جواب «نه» بود. مردم رای نمی‌دهند فقط این دو هستند که می‌توانند رای بالای مردم را به صندوق بکشانند. جهانگیری؟ نجفی؟ زنگنه؟ عارف؟ همین شیخ‌حسن؟ نه هیچ‌کدام رای بیار نیستند. تحلیل یاران عقب‌تر از مردم بود؟ تحلیل بزرگان (خاتمی و هاشمی) چه؟ موج شادی و شعفی که با ثبت‌نام آیت‌الله در جامعه راه افتاد و چهارراه استانبول احترام گذاشت و واکنش نشان داد حکایت از آن داشت که تحلیل درخصوص رای‌آوری هاشمی و خاتمی درست بوده است و «یاران» هوش سیاسی خوبی داشتند اما نیمه دیگر تحلیل دوستان چه؟ بازی ادامه داشت نیمه دیگر هم باید روی خود را نشان می‌داد.

هاشمی ردصلاحیت شد. میان کاندیداهای تاییدشده، هم کسی که به خاتمی دوخت می‌شد وجود داشت و هم کسی که به هاشمی دخل پیدا می‌کرد. عارف معاون اول خاتمی بود و همشهری‌اش. شیخ حسن هم کپی خوش‌تیپ حاج‌آقا بود. مثل او راه می‌رود. مثل او ادبیاتی فاخر وکمی از بالا به پایین دارد. تکنوکرات‌گراست و روابط خارجی خوب و با دیسیپلین «منظور» اصلی‌اش است و مانند اکبر هاشمی «شیخ» است. قاعده و رویه مرسوم و سنت شده سیاست می‌گفت خاتمی پی «نفر» خود باشد و هاشمی هم پی کاندیدای خود. اعتدال و اصلاحات با هم رقابت کنند. در مقابل اما اصولگرایان که روزبه‌روز در کلام تند‌تر می‌شدند ضرورت یک جبهه واحد را برای اصلاحات و معتدلیون ضروری ساخت. رویه‌ها برخلاف نیاز و نشانه‌ها بودند. تجربه‌ها تلخ بودند اما سخت برمی‌گشتند. نیمه دوم تحلیل «یاران» درست بود؟ که کسی غیراز این دو رای بیار نیست.

هاشمی فصل تازه‌تر را باور کرده بود؟ بازی‌سازی نه بازیگری را. خاتمی چطور؟ ریییس‌جمهور شدن نه، رییس‌جمهور‌سازی آری. اینگونه شد نیمه دوم تحلیل‌ها نادرست بود. این شاید لطفی بود که احمد جنتی برای آیت‌الله رقم زد. او بازی‌ساز شد. از شیخ که کپی خودش است حمایت کرد. از خاتمی هم خواست در پی تشکیل ائتلاف به عارف نامه بنویسد که نوشت و 24 خرداد رقم خورد. در واقع این یکی‌شدن اعتدال و اصلاحات از همدوشی شیخ اکبر و سید ممد رقم خورد. برنده بزرگ این بازی آنها بودند. گویا قسمت چهارم «گاد فادر» در حال اجراست. به نظر، جبهه یکی‌شده (اعتدال و اصلاحات) باید دست تفاهم به سوی همه و نظام دراز کند. نقش بی‌بدیل رهبری  معظم نظام در شکل‌دهی این روز باشکوه نباید فراموش شود. او نشان داد جمهوری اسلامی ظرفیت بالایی برای عبور از روزهای سخت دارد. ایران به چنین بزرگانی باید مباهات کند مردانی که توان درک شرایط تازه را دارند و زمینه‌سازان روزهای خوب هستند.

مقاله سیاسی روز: تحولات جامعه ایرانی و نظریه شکل‌ومحتوا

مقصود فراستخواه . استاد دانشگاه

1. طرح مساله و مبنای نظری بحث

مساله «شکل» و «محتوا» مساله مهم ماست. محتویات انسانی زندگی همان نیازها، علایق، آگاهی‌ها، آرزوها و احساسات مردم هستند که از طریق شکل‌های اجتماعی، برونی می‌شوند. شکل‌ها نیز به وجود می‌آیند تا این محتویات را صورت‌بندی و بازنمایی کنند و خود، درونی شوند. متاسفانه اما در جامعه ما «برونی‌شدن محتویات» و «درونی‌شدن شکل‌ها» هر دو دشواری‌هایی داشت.

 2. محتویات جدید جامعه ایران

 محتوای جامعه ایران مدت‌هاست در حال تغییر است. این تغییرات هرچند، گاهی خاموش ولی بسیار گسترده‌اند. شواهد این تغییرات در چیست؟ در آگاهی نوپدید شهری است؛ در توجه گروه‌های اجتماعی به حق و حقوق و شأن و منزلت انسانی خویش است؛ در تنوعات سبک زندگی است؛ در نپذیرفتن شکاف‌های طبقاتی و جنسیتی است؛ در«خواست برابری» میان همه شهروندان ایرانی است؛ در ترجیح‌دادن اعتدال و عقلانیت است؛ در گرایش به تدبیر و تعاملات متعارف با دنیاست؛ در احساس نیاز به ارتباطات آزاد متناسب با عصر اطلاعات است؛ در میل به مشارکت است. مجموع اینها شمه‌ای از محتویات جدید جامعه ایران هستند. اینها نیازها، علایق، آرزوها و احساسات بسیاری گروه‌های جدید اجتماعی ما در سراسر این سرزمین است.

3. تغییر در محتویات دولت

حتی محتویات دولت نیز در سطح کارشناسان و سطوح پایه کارگزاران حرفه‌ای در حال دگرگونی است و علت عمده آن از یکسو افزایش سطح تحصیلات و تخصص‌ها و امکان‌های ارتباطی با دنیای آزاد و از سوی دیگر جریان آگاهی و ارزش‌های اجتماعی تازه در متن این جامعه است. در ارزیابی ساخت کنونی دولت در ایران بهتر است از پوسته سخت عبور کنیم و به این محتویات در حال تکوین در سطوحی از دولت نیز نگاهی بیفکنیم.


4. برونی‌شدن محتویات جدید

این محتویات جدید بدنه اجتماعی و بدنه دولت، متاسفانه در طول این سال‌ها امکان آن را به دست نیاورده‌اند که به خوبی با هم ترکیب و برونی شوند. نهادهای مدنی، تعاملی، مشارکتی، ساختارها و سیاست‌های مناسب خود را نتوانسته‌اند به وجود بیاورند و توسعه دهند. شیوه‌ها و رویه‌های دموکراسی متناظر با این محتویات جدید غالبا پس زده می‌شده است. در نتیجه، این محتویات که فرصت و سرمایه اجتماعی بی‌بدیل برای عزت و امنیت و اعتلای ایران در شرایط خطیر جهان کنونی بود و هست، متاسفانه به سوءتفاهم و شکاف میان ملت و دولت و به تعارض و تنش مشکل‌زا بدل می‌شد.

 5. جامعه بزرگ ومساله بلوغ

 جامعه ایران «جامعه‌ای بزرگ» شده است. بافت‌ها و اندام‌هایش واقعا رشد یافته است و آثار بلوغ از خود بروز داده است. دیگر نباید بیش از این صغیر انگاشته شود. محتوای جدید جامعه ایران مستلزم شکل‌های درخور و کارآمدی از مدیریت در سطح کلان است. دولت، سرقفلی هیچ جریان خاصی نیست، چه اصلاح‌طلب و چه اصولگرا. مکانی برای آزمایش انواع نحله‌ها و گردش دوره به دوره و قانونمند قدرت است. از همین ساعات، روزشمار تازه‌ای به کار افتاد و باید این بار آقایان محترم اعتدالیون به ملت حساب پس دهند. به نظر می‌رسد همان‌طور که جامعه در حال تحول است، ساخت قدرت در ایران نیز، مستعد یک پوست‌انداختن است. این نویدبخش یک تغییر آرام و به‌دور از خشونت در ایران است.

6. محتویات تازه، شکل‌های تازه لازم دارند

امید می‌رود که از این رهگذر، محتویات تازه جامعه و دولت به هم بپیوندند و تجربه‌ای از توسعه ایرانی و دموکراسی نسبی ایرانی را در دنیای امروز دنبال کنند. نحوه اجرای قسمت آخر انتخابات 92 و نیز برخی تعابیر مقامات کشور نشانه‌های اولیه یک افق تازه از حکومت‌داری است. 

7. هدف‌گیری به سمت درونی‌شدن شکل‌ها

 از این رهگذر است که مراسمات ظاهری مثل انتخابات و سایر آیین‌های پرشور ودوره‌ای سیاسی نیز طبق معمول در سطح یک هیجان خوش‌باورانه گذرا نمی‌مانند. بلکه درونی می‌شوند، تا سطح بلوغ اجتماعی، فرهنگ آشتی، گفت‌وگوی مسالمت‌آمیز انتقادی، رقابت سازنده و تفاهم و همکاری ملت و دولت پیش می‌روند و به صورت هنجارهای دموکراسی و حقوق‌بشر و احترام به دیگری و نقدپذیری و مدارا و ادب و نزاکت مدنی در زندگی روزمره و در خانه و کوچه و بازار و حوزه عمومی، تعمیق پیدا می‌کنند.

مقاله سیاسی روز: دیروز و امروز یک رییس‌جمهور

حمیدرضا ابک . روزنامه‌نگار
شرق: هشت سال پیش، یک هفته مانده به انتخابات ریاست‌جمهوری، روزنامه «شرق» گروهی را مامور کرد تا مصاحبه‌هایی اختصاصی در حوزه‌های مختلف با کاندیداهای ریاست‌جمهوری انجام دهند. مصاحبه‌ها با موفقیت انجام شد و تاثیری بسیار بیشتر از حد تصور داشت. یک نفر از آن کاندیداها اما حاضر به مصاحبه نشد. گفت من با روزنامه شما مصاحبه نمی‌کنم. در دور دوم انتخابات آن سال، همان کاندیدا رقیب اصلی «آقای رفسنجانی» بود که آرام‌آرام داشت فرآیند تبدیل‌شدن به «هاشمی» را طی می‌کرد. روز پایان تبلیغات قرار شد هرکدام از ما، در یکی از میادین شهر، روی سکوها و صندلی‌ها برویم و نگذاریم آن مرد از نردبان دموکراسی بالا برود؛ گمان می‌کردیم ممکن است فردای پیروزی، نردبان را واژگون کند و این بساط را برای همیشه برچیند؛ از بنیاد. امروز که به آن اتفاق می‌نگرم گمان می‌کنم پروژه سیاسی ما از بنیاد شکست خورده بود. ما قرار بود در میدانی سخنرانی کنیم که مرد، روزها پیش از ما فتحش کرده بود. همان هم شد؛ شکست خوردیم. فریادهای بی‌مرز طرفدارانش در آن میدان، مجال نغمه به چنگ و نفیر ما نداد و غریو عدالت‌طلبی و تظلم‌خواهی رویاپردازانه‌اش، صدای «هاشمی 84» را محصور و منحصر به گوش همانانی کرد که از اول هم قرار نبود در سلک یاران مرد باشند. ما آن روز به مردی شکست خوردیم که تاریخ نشان داد نمی‌دانست چه «می‌خواهد»، اما بسیار خوب می‌دانست که چه «نمی‌خواهد». پس از اعلام نتیجه، وقتی هیاهو و هلهله مردم را در خیابان میرداماد و ولی‌عصر می‌دیدم و می‌شنیدم، ناگهان یادش افتادم؛ یاد همان مردی که با صراحت گفت من با روزنامه شما مصاحبه نمی‌کنم و بی‌دینی ما را دلیل تصمیمش برشمرد. دیدم همان مرد، حالا بعد از هشت‌سال، انتخاباتی برگزار کرده است که به گواه دوست و دشمن، هیچ شک و شبهه‌ای در آن نیست؛ احتمالا ما در مورد قضیه نردبان هم اشتباه کرده بودیم (راستی ما چقدر اشتباه کردیم). 
 قضای روزگار، پیروز انتخاباتش، نماینده همان کسی بود که هشت‌سال قبل شکستش داده بود. با خودم فکر می‌کردم امشب به چه می‌اندیشد. احتمالا فرداروزی به دوستان سال‌های بهی و فرهی پیغام خواهد داد که من، به تنهایی عالیجنابشان را شکست دادم و حالا شما، تمامتان روی هم، رایی کمتر از نماینده‌اش آورده‌اید و بازی را واگذار کرده‌اید. او احتمالا خودش را یکی از پیروزمردان انتخابات یازدهم می‌داند و خطاب به یاران قدیم می‌گوید: تنها «من» می‌توانستم نجاتتان دهم. در این هشت‌سال بسیار تغییر کرده است؛ مثل رقیبش و حیرتا که تصویر فردای او تا چه اندازه نزدیک است به دیروز رقیب کهنه‌کار. حالا دیگر خوب می‌داند چه می‌خواهد. هنوز هم دوست دارد عده‌ای گمان کنند در دقیقه 90 بازی، کاری خواهد کرد کارستان. با لبخندها و طفره‌رفتن‌ها و جدی‌بودن‌های کم‌سابقه‌اش، اصرار دارد تا به دیگران یادآوری کند که سوت پایان را نکشیده‌اند. اما با تمام این احوال، تحویل «جام»، به نماینده تیمی که روزی جام را از آنها ستانده بود برای او چه معنایی خواهد داشت؟ دوره‌اش تمام شده؟ دیر جنبیده است؟ بدون حضور او سوت پایان را کشیده‌اند؟ حق دارد مردد باشد. حق دارد تعلل کند. بازگرداندن جام به رقیب دیرین، نه، به نماینده رقیب دیرین، شاید اسباب تفاخرش را فراهم کند و نشان سطوتش باشد بر دوستانی که مدت‌هاست آرزوی حذفش را می‌کنند، اما همزمان، مهر تاییدی است بر تمام حرف‌ها و رفتارهایی که رای او، ثمر پربار مخالفت بنیادینش با آنها بوده و اعترافی است ناگوار بر این، که سیاستمدار پیر و صبور، زیرکانه دست و تقدیرش را با هم خوانده است.روزگار با او بازی هولناکی کرده است. آرمانخواه کم‌تجربه، بازی برهم‌زن و پرطرفدار آن روزها و تکنوکرات باهوش، بازیگردان و تنهای امروز، وضعیتی کاملا متفاوت از آغاز کارش را تجربه می‌کند. حالا دیگر بسیار خوب می‌داند که چه می‌خواهد؛ مشکلش این است که دقیقا «نمی‌داند» که چه «نمی‌خواهد». کاش روزنامه «شرق» با او مصاحبه کند.

مقله سیاسی روز: رئيس جمهور منتخب و جشن پيروزي او

سيدشهاب الدين چاوشي
آفرين باد بر اين رجل سياسي مذهبي، كه مورد اعتماد اكثريت ملت ايران قرار گرفت. منظورم دكتر روحاني است. او در برنامه به انتخاب شما در شبكه 3 سيما گفته است اگر من پيروز انتخابات شدم علاقه‌اي ندارم براي پيروزي در انتخابات جشن بگيرم. من مي‌خواهم روزي كه همه جوان‌هاي ما شاغل شدند و بيكار نبودند آن روز را جشن بگيرم. آن روزي كه زندگي مردم در بهبود و رفاه بود آن روز من جشن مي‌گيرم. آن روزي كه غمي در چهره كارگر نديدم آن روز جشن بگيرم. آن روز كه تحريم‌ها را شكستيم و روابط خوب با دنيا برقرار كرديم من آن روز جشن مي‌گيرم. آن روزي كه صادرات غيرنفتي ما بر واردات ترجيح پيدا كرد آن روز جشن مي‌گيرم. آن روز كه لبخند بر لب پير و جوان، زن و مرد، روستائي و شهري و سراسر كشور شاهد باشيم روز جشن ملي ما خواهد بود...
اين عبارات سخنان يك شاعر احساساتي نيست يك رجل مذهبي سياسي تمام عياري است كه برنامه‌هاي او مورد تأييد اقشار مختلف مردم قرار گرفته و حتي نامزدها و رقباي او درخصوص اغلب اين شعارها با او مشترك بوده‌اند. اين‌ها گوشه‌اي از آرزوهاي زيبا براي ملت بزرگي است كه از زبان منتخب محبوبشان جاري شده است.
دكتر روحاني به خوبي رنج مردم و جامعه را فهميده است، او مي‌داند در هر خانه چند جوان تحصيل كرده و بيكار چه عوارضي براي كشور به دنبال دارد و دغدغه مهم بسياري از خانواده‌ها مشكل بيكاري فرزندانشان است درحالي كه ميلياردها ثروت در كشور بي‌هدف و بي‌حاصل براي منافع عمومي در جريان است و فاصله طبقاتي روز به روز افزايش پيدا مي‌كند.
حل اين معضل كه در عرصه اقتصاد ملي موضوع بسيار حائز اهميت است در توان يك كادر اقتصادي قوي و با انگيزه كه جز عشق وطن و عزت اسلام و مسلمين دردل داشته باشند امكان پذير نيست و شناسايي اين كادر از ميان اين همه انديشمندان و متفكران دلسوز اقتصادي كار چندان سختي نيست. براي نجات كشور از ورطه ورشكستگي اقتصادي و باز گرداندن ارزش پول ملي حداقل به يك سال پيش عزمي راسخ و اراده‌اي استوار مي‌طلبد. احياء سازمان مديريت و جلوگيري از فشار ناشي از تحريم اولين گام خواهد بود كه اميدواريم رئيس دولت آينده با تدبير و حجت شرعي به انتخاب اين كادر اقدام نمايد و ملاحظات سياسي و گروهي و سهم خواهي را در قبال منافع ملي ناديده بگيرد. به تجربه‌هاي انباشته‌اي كه درحال تلف شدن است بها دهد و كارها را به كاردانان بسپارد و به دقت گروهي را مأمور حساب كشي از آنها نمايد.
مديريت زمان امروزه در دنيا حرب اول را مي‌زند و 4 سال دوره دولت نبايد صرف موضوعات فرعي و كم اهميت بشود. دولت تدبير و اميد بايد از همان ابتداي شروع كار آثار عملي اصلاحات را در عرصه‌هاي مختلف به نمايش بگذارد و سبب جلب اعتماد توده‌هاي مردم باشد. بازگشت سرمايه اجتماعي به دامن نظام مديريتي در دوره جديد مي‌تواند مولد اقتدار در عرصه سياست داخلي و خارجي باشد. علقه و محبتي كه بين ملت و دولت آينده به وجود مي‌آيد در رديف اصلي‌ترين سرمايه هاست كه رئيس‌جمهور منتخب شخصاً و دولت او توأمان به حفظ و توسعه آن بايد همت گمارند.
بهبود رفاه و زندگي مردم از مهمترين كاركردهاي دولت‌ها در عصر معاصر است امروز زندگي و معيشت مردم همه به گونه‌اي با برنامه‌هاي دولت پيوند خورده است. در يك نظام اسلامي فاصله فقر و غنا نبايد آنقدر عميق باشد كه اميد به آينده در نسل جديد و بخش اعظمي از جامعه ايراني آسيب بخورد. به اميد آن روز كه لبخند رضايت به لبان اين ملت بزرگ و حماسه‌آفرين نقش بندد و حيثيت ايرانيان به بركت يك مديريت پويا و كارآمد دوستداران اسلام ناب اعاده شود و همچنانكه در عرصه‌هاي علمي و پزشكي شگفتي‌آفرين بوده‌ايم در عرصه‌هاي سياسي و اقتصادي نيز اقتدار ما حرف اول را بزند و يادمان باشد كه اقتدار برخاسته از مقبوليت و محبوبيت يك دولت در عرصه داخلي و نحوه تعامل صحيح و يك ديپلماسي پيامبرگونه با بيگانگان است.
اقتدار برخاسته از قدرت نظامي هيچ حكومتي پايدار نيست. هنوز كشورهاي زيادي در دنيا قوي‌تر از ما هستند. آن روز كه با دست خالي با اتكا به ايمان الهي اين ملت در استقرار نظام جمهوري اسلامي توفيق يافت، دولتمردان از كمترين تجربه حكومتداري برخوردار نبودند و مهمترين دغدغه آن يافتن مديران معتقد و كاردان بود. اما امروز هيچ بهانه‌اي از رئيس‌جمهور منتخب پذيرفته نيست با وجود انبوه مديران كاركشته و جوانان با انگيزه و تحصيل كرده كشور از نظر مديريتي لنگ بماند و به مديران ضعيف و فاقد كفايت تن دهد.
همه وطن دوستان با تكيه بر توانايي‌هاي خود بايد به تحقق هدف‌هاي اعلام شده از سوي رئيس‌جمهور منتخب كمك كنند همه ما از ديدن لبخند بر چهره پيران و جوانان و كودكان لبخند خواهيم زد و همه از رفع شدن رنج و غم فقرا كه از تأمين معيشت روزانه خود رنج مي‌برند خواهيم آسود و اميد است دولت اميد به سرعت به فاصله‌هاي ايجاد شده و گسست‌هاي موجود در جامعه راه كارهاي مناسب و عملي ارائه دهد.

استان‌هایی که عجیب ترین رای‌ها را به صندوق ریختند

مهر: رای روحانی در قم، تهران و مازنداران عجیب است البته انتظار می رفت که خوزستان به رضایی رای بدهد و یزدی ها هم خط را از همشهری خودشان محمدرضا عارف گرفته و پشت روحانی قرار بگیرند.
جدول آرای نامزدها به تفکیک استان ها را که نگاه می کنی در برخی استان ها رای بالای برخی نامزدها قابل پیش بینی است و در برخی استان رفتار انتخاباتی مردم آن استان، غیرقابل پیش بینی بوده است.

معادلات قالیباف در تهران به هم ریخت

تونل توحید، تونل نیایش، اتوبان امام علی، بوستان ولایت و همه پروژه هایی که جنوب را به شمال تهران وصل می کرد نماد مدیریت شهری محمد باقرقالیباف در هشت سال گذشته است. تابلوهای روزشمار پروژه های شهری،  بهره برداری از این پروژه ها را تقریبا در سر موعد نشان می داد، اقدامات عمرانی قالیباف در تهران، انتظار رای اول را برای او در این کلان شهر بار آورده بود. اتفاقی که نیفتاد. حسن روحانی در تهران با یک میلیون و 326 هزار و 964 هزار رای در صدر قرار گرفت و محمد باقر قالیباف 725 هزار و 854 رای در تهران کسب کرد.

مشهد، قالیباف دوم، جلیلی سوم

با وجودی که دو نامزد انتخاباتی این دوره از خطه خراسان رضوی بودند اما مردم این استان بیشترین رای را به روحانی داده اند. دراستان خراسان رضوی از بین سه میلیون و 28 هزار و 910 رای حسن روحانی 43 درصد آرا را به دست آورده  و محمد باقر قالیباف  که اهل طرقبه مشهد است 32 درصد آرا را کسب کرده است. سعید جلیلی دیگر نامزد مشهدی این دوره از انتخابات در استان خراسان رضوی 13 و نیم درصد آرا را به دست آورده است. در شهرستان مشهد هم حسن روحاني با ۴۹۸هزار و ۲رأي، محمدباقر قاليباف با ۴۴۲هزار و ۷۱رأي، سعيد جليلي با ۲۲۲هزار و ۹۷۱رأي در رتبه های اول تا سوم قرار گرفته اند.

استانی که رضایی بالاترین رای را آورد

خوزستان و اهواز، دیاری بود که قالیباف و محسن رضایی چندباری به آنجا سفر کردند. دو فرمانده جنگ ازظلمی که به اهواز و خرمشهر رفته صحبت کردند و با عشایر استان هم دیدار کردند. حسن روحانی هم به این دیار سفر کرد. تفاوت در این بود که رضایی متولد این استان است و طبیعی هم بود که در این استان بالاترین رای را بیاورد. او در خوزستان 921 هزار و 570 رای آورد و حسن روحانی در مرتبه دوم 675 هزار و 492 رای آورد. قالیباف در این استان 117 هزار و 977 رای آورده بود.

رای روحانی در شهرستان محل تولد احمدی نژاد

در سمنان استان محل تولد حسن روحانی، طبیعی بود که بالاترین رای برای وی باشد. روحانی در این استان 157 هزار و 133 رای کسب کرده است. در مرتبه دوم محمد باقر قالیباف 87 هزار و 598 رای کسب کرده است. نکته جالب رای حسن روحانی و قالیباف در شهرستان های سرخه- محل تولد روحانی- و آرادان- محل تولد احمدی نژاد- است. روحانی در آرادان 4 هزار و 20 رأی آورده و محمدباقر قالیباف 2 هزار و 91 رأی. در سرخه با مجموع 12366 رای قالیباف توانسته است یک هزار و 444 رای کسب کند. حسن روحانی در شهرستان محل تولد خود 8 هزار و 639 رای کسب کرده است.

استانی که معادلات را تغییر داد

رفتار انتخاباتی مردم قم غیرقابل پیش بینی ترین رفتار انتخاباتی این دوره بود. بنا به حمایت آیت الله مصباح یزدی از سعید جلیلی انتظار این بود که او در این استان بالاترین رای را بیاورد. یا حداقل از آنجایی که رسانه های حامی علی اکبرولایتی خبر حمایت جامعه مدرسین حوزه عملیه قم از وی را منتشر کرده بودند انتظار بود ولایتی رای قابل تاملی در این استان بیاورد. اما مردم این استان ظاهرا تمایل داشتند رئیس جمهورشان عباپوش و روحانی باشد. حسن روحانی  در این استان  210 هزار و 677 رای آورد و سعید جلیلی در مرتبه 121 هزار و 237 رای کسب کرد. محمدباقر قالیباف 89 هزار و 987 رای در این استان کسب کرد.

یزد با عارف بود

زمانی رئیس جمهور کشور و معاون اولش یزدی بودند. محمدرضا عارف معاون اول سید محمد خاتمی که این دوره در انتخابات ریاست جمهوری نامزد شده بود در روزهای پایانی به توصیه خاتمی و به نفع روحانی کنار کشید.  عارف، حرف مراد خود را پذیرفت و یزدی ها از عارف خط گرفتند. رای قالیباف، جلیلی  و سایر نامزدها در استان یزد به 100 هزار هم نرسید. حسن روحانی در این استان با کسب 343 هزار و 361 رای، در رتبه اول قرار گرفت.

رای جالب هم استانی های مشایی به روحانی

نکته جالب دیگر آنکه هیچ تحلیلی هم بر آن نمی توان نوشت رایی است که هم استانی های اسفندیار رحیم مشایی به روحانی داده اند. استان مازندران از استان هایی است که روحانی رای چشمگیری در آن جا کسب کرده است. از یک میلیون و نهصد هزار رایی که در این استان جمع آوری شده است نزدیک به یک میلیون و صد هزار نفر به حسن روحانی رای داده اند و هشتصد هزار بقیه بین سایر نامزدها پخش شده است

حسن روحانی، تیتر نخست یاهو

حسن روحانی هفتمین رییس جمهور ایران شد

حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی هفتمین رییس جمهور ایران لقب گرفت.

به گزارش سرویس سیاسی «انتخاب»؛ براساس آخرین نتیجه شمارش آراء، دکتر حسن روحانی رییس جمهور ایران شد.

بنابراین گزارش، روجانی موفق شد با کسب بیش از 18 میلیون، اکثریت مطلق آراء را کسب کرده و رییس جمهور ایران شود.

بیوگرافی :

حسن روحانی متولد ٢١ آبان ١٣٢٧ در شهر سرخه (استان سمنان)، دارای دکترای حقوق و سابقه تحصیل در حوزه علمیه قم در حد اجتهاد؛ نماینده مقام معظم رهبری در شورایعالی امنیت ملی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، نماینده مردم استان تهران در مجلس خبرگان رهبری و رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام می‌باشد.

تحصیلات دانشگاهی و مدارج علمی :

دکتری (Ph.D) حقوق اساسی از دانشگاه کلدونیان گلاسکو
(عنوان پایان‌نامه: The Flexibility of Shariah; Islamic Law)

فوق لیسانس (M.Phil) حقوق عمومی از دانشگاه کلدونیان گلاسکو
(عنوان پایان‌نامه: The Islamic Legislative Power)

لیسانس حقوق قضائی از دانشگاه تهران

وکیل پایه یک دادگستری (کانون وکلای دادگستری مرکز)

استاد پژوهشی مرکز تحقیقات استراتژیک

تحصیلات حوزوی :

خارج فقه و اصول: با اساتیدی چون آیات عظام سید محمد محقق داماد (ره)، شیخ مرتضی حائری (ره) و سید محمدرضا گلپایگانی (ره) سطح عالی: با اساتیدی چون آیات عظام سلطانی (ره)، فاضل لنکرانی (ره) و شیخ محمد شاه‌آبادی (ره)

۴۸ میلیون نفر واجد شرایط رای دادن هستند

Image Detail

ایرنا:  وزیر کشور تعداد افراد واجد شرایط برای رای دادن در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی را اعلام کرد.

 مصطفی محمدنجار شامگاه یکشنبه در پایان جلسه هیات دولت در جمع خبرنگاران، گفت:تا تاریخ 12 اسفندماه ، 48 میلیون و 288 هزار و 799 نفر خواهد بود.

وی افزود: تا پایان روز دوشنبه اول اسفندماه شورای نگهبان آمار نهایی داوطلبین تایید صلاحیت شده را اعلام خواهد کرد و ما نیز این اسامی را روز دوم اسفندماه به فرمانداری اعلام خواهیم کرد.

 به نقل از نجار ادامه داد : فرمانداری ها نیز روز سوم اسفندماه این موضوع را به داوطلبان ابلاغ می کنند و تبلیغات نامزدها از چهارم اسفندماه آغاز خواهد شد.

 وزیر کشور با توجه به نزدیک بودن زمان رقابت ها و تبلیغات به نامزدهای تایید صلاحیت شده توصیه کرد در رقابت ها اخلاق را رعایت کنند.